یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم
رفتم آلبالو بخرم... یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟ پ نه پ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم!!!
يگم بابا... تصميمم رو گرفتم... مي خوام زن بگيرم... ميگه ميشناسيش؟ ميگم آره. ميگه مجرده؟ پـــ نــه پــــــ منتظرم شوهرش رضايت نامشو امضا کنه بريم خواستگاري.
جلو عابر بانک تو صف وایسادم یارو می گه ببخشید شمام پول میخاین؟
پَ نه پَ خونه کامپیوتر نداریم میام اینجا فیس بوکم رو چک کنم
کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟ . . .پـَـَـ نــه پـَـَــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه
مگس نشسته رو برنج به خواهرم ميگم: مگـــــــــــــــــس، ميگه بکشمش؟؟
پــَـَــــ نه پــََـَـــــــ زشته برنج خالي بخوره يکم خورشت بريز واسش
نشستيم داريم “سقوط آزاد” ميبينيم ، داداشم ميگه اين دريا ئه واقعا کيشه؟؟؟
پـَـ نـَـ پـَـ دارن اسکلمون ميکنن … شهرک سينمايي رو آب کردن